دردسر های یک سارا !
من به آزادی باد و باران،من به آزادی حسرت که نمی خواهم از آن یاد کنم،باز هم معتقدم...دردسر های یک سارا !
من به آزادی باد و باران،من به آزادی حسرت که نمی خواهم از آن یاد کنم،باز هم معتقدم...خب خب!
ظاهرا بلاگستان همه دلشون برام تنگ شده
.راستش من هستم.حتما همه از کامنتایی که میذارم متوجه شدین.
راستش تو این مدت تقریبا داشتم کارای دانشگاهو انجام میدادم به اضافه اینکه استاد بی پیر بهم گفته که چون فیلدتو عوض کردی یه چندتا پیپر بخون که میای تو لب تا چند وقت مثل بز منو نگاه نکنی و هی سورپرایز شی.(به جون خودم اگه من تا حالا لای یه کدومشونو باز کرده باشم یعنی اگه شما تایتل این پیپرارو میدونین منم میدونم.)
خلاصه که روزگار میگذره حالا چه گذشتنی بماند که مثل تریلی هیچده چرخ از روی ما هر رد میشه باز دنده عقب میگیره.
حالا همه اینا به کنار.صبه که میزنم از خونه بیرون خوبه خوبش که برگردم ساعت ۶ شبه.(عزیزان دستمالا رو درارین میخوام ببرمتون یه جای خوب....نه نه ببخشید منظورم صحرای کربلا بود.)
خلاصه که وقتی برمیگردم در واقع این جنازه منه که بر میگرده و تا یه شامی درست کنم و این حرفا شب شده.(البته جدیدا که ساعت ۴ اینجا شب میشه اونی که من میگم یعنی خیلی شب)
اما...دروغ چرا تا قبر آ آ آ آ.(یعنی ۴ حرکت.یادتون میاد کی اینو میگفت؟؟)
این چندوقت بکوب مشغول دیدن جواهری در قصر بودم(نیاین بگین خیلی چیپی و این حرفا)
یعنی واقعا من با این یانگوم همذات پنداری میکردم یعنی این دختر مثل خودم سختکوش و ساعی بود(ایکون پینوکیو لطفا)
خلاصه که ما در عرض سه روز همشو دیدیم.
راستی شنبه هفته پیش هم رفتیم سینما.من واقعا بهتون پیشنهاد میکنم این جمز باند جدیدو نبینین واقعا تلف کردن وقت و انرژیه من و دوستم تمام مدت فیلم داشتیم فک میزدیم بس که فیلمش مزخرف بود.اسمش اینه
Quantum of solace
خلاصه که پولتونو هدر ندین.
salaaaaaaaaaaaaam sara khanomegol. inghadra ham ke migi oza kharab nist baba, hame chi hal mishe.
ekr mikonam didane yangom ham kare dorosti boode, chon hadeaghal roohiyeye shekast napazirie adamo taghviat mikone.
ghorbunet
مرسی آقا جون.
خیلی حال دادی.اصلا کلی روحیه گرفتم.
به به چه عجب... بابا ما هم کار داریم.. اما مگه می شه وبلاگ رو تعطیل کرد...
هم اکنون متولد میشویم///
جواهری در قصر؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!! (اسمایلی تهوع) اینقده بدم میومد از این سریال!!!!
اون تا قبر آآآآ هم توی فیلم دائی جان ناپلئون می گفت دیگه؟؟!! آره؟!
به به.
خانوم شما برنده مسابقه ما هستین که ا پرداخت فقط شیپینگ و هندلینگ میتونین جایزه تونو دریافت کنین.
یعنی سارا من الان وسط این امتحانام در شرایطیم که هرکسی(!!!) بهم بگه می خواد دوباره بره درس بخونه همچین می تونم رایشو بزنم و خونه نشینش کنم که خودش نفهمه چه جوری شده که اینقدر از درس خوندن یهووووووووووویی بدش اومده :)))
(یعنی واقعن من خودم می دونم که چه دوست نابابیم!!! شرمنده!! اصن شوما این خطوط نوشته ی مارو نادیده بگیر...اصن می دونی چیه؟ ساراجونم چقدر کار خوبی کردی که دوباره می خوای درس بخونی.. آخ آخ من اینقدر لذت می برم این آدمای کوشا و ساعی رو می بینم.. آخ که اصن زگهواره دانشجو بجوی برو الی آخر! )
آخیش وجدان آروم گرف :دی
بعدم بی زحمت دیگه سینما تشریف نبرید تا این امتحانای ما تموم شه بتونیم همراهیتون کنیم!! دهه!!!
علی جان خان رو هم سلام مخصوص برسانید!
سارا جون بیا برات قصه نوشتم
چون باهات تعارف ندارم و میدونم میخونی داستانو میگم اپ کردم
من که شخصا زیاد از سری فیلمای جیمز باند خوشم نمیاد...
حدس می زدم بیخود باشه
سلام سارای دوست داشتنیم
خوبی عزیز دلم ؟
خوب جیگر یک وقتی هم برای آپ کردن بگذار دیگه
سلام
واقعآ عالی بود
بهتون تبریک میگم
مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوفق باشید
سلام
جالب بود
راستی اگه بجای یک سارا دوتا یا سه تا یا بیشتر بودی چیییییییییییییییییی میشد
یه سر بزن خوشحال میشم
تست
ببین سارا جون من بالاخره به تو پس ورد دادم یا نه ؟ به خدا یادم نیست.
دختر خوب! هیچ معلومه کجایی؟ فقط می آیی کامنت و میذاری و الفرار؟!!!
سارایی بیا پی نوشت حدس بزن
سارا جون گفتم بیا پی نوشت 3 ای که تو وبم نوشتم رو حدس بزن
سلام سارایی
عزیزم اونا که گفتی همه مثبت بود
این رازم منفی هست
واسه همین پنهانش کردم دیگه
حالا این جواهری در قصر که خوبه یه موضوعی داره این همسر ما علاقه وافری به فیلمای شمشیربازی داره تازه گاهی منم مجبور می کنه ببینم با یه علاقه ایی هم نگاه می کنه !!!