دردسر های یک سارا !

من به آزادی باد و باران،من به آزادی حسرت که نمی خواهم از آن یاد کنم،باز هم معتقدم...

دردسر های یک سارا !

من به آزادی باد و باران،من به آزادی حسرت که نمی خواهم از آن یاد کنم،باز هم معتقدم...

تصمیم کبری

خواهر برادرا سلام.خوبین؟

من مطمینم الان این blogsky  ازپرویی من داره حرص میخوره.دیشب کلی نوشتم پرید.حالا دوباره مینویسم.

اولا من از امروز میخوام بگمِ عیدتون مبارک.چون شاید اون روز یادم بره.حتما وقتی دعای سال تحویل میخونین یادم کنین میخوام بگم خوشبختی همین چیزای سادست سلامتیتون خانوادتون و.........

خوب دیگه کجا رو نگاه میکنی؟دنبال چی میگردی؟دوم و سوم نداره

پریروز 13 march  بود.اینجا روز forgotten valentine  میباشد.یعنی اگه یه بنده خدایی اون روز یادش رفته باشه کادو بده میتونه کادوشو در این روز به عقشش هدیه بده.

پریروز باز علی جون قرار شد زود بیان.منم شروع کردم یه غذای خوشمزه بپزم.البته با شرایطی که اینجا داریم بیشتر غذاهامون اختراعیه.منم شب قبلش کدو خریده بودم اول مرغو با حرارت ملایم پختم بعدش یه عالمه پیاز داغ درست کردم و کدو رو مثل خیار سالاد شیرازی ریز کردم و همراه فلفل دلمه ای قاطی پیاز داغا کردم هم سرخ شد هم پخت و کاملا له شد آخرش هم دارچین و زعفرون بهش اضافه کردم.مثل یه جور سس شد  بعد ریختمش رو مرغا.یه کمی که جوشید دیدم خیلی چرب شده منم روغنشو دادم رو برنج.

وقتی همه کارا تموم شد دیدم ساعت 8 شب و از علی جون هم هیچ خبری نیست.

خلاصه ساعت 8:45 از خونه یکی از دوستامون زنگ زد گفت اومدم printer شو درست کنم.خیلی عصبانی بودم.گفت زود میام.

 

تا علی بیاد منم میزو چیدم ولی هنوز عصبی بودم.ولی با خودم فکر کردم این همه زحمت کشیدم اگه بد اخلاقی کنم هم زحمتام هدر رفته هم عای بیچاره که فقط 5-6 ساعت از وقتشو تو خونست ناناحت میشه در نتیجه تصمیم کبری گرفتم و از این حالت   به این حالت  تغییر موضع دادم. علی که زنگ زد فوری غذا رو هم کشیدم.(خونه ما طبقه 4)(آسانسور هم نداریم.)

رسید تو گفت به به چه بوهای خوبی میاد.(بچم متخصص امور مربوط به غذاست.)بعدشم که خود غذا رو دید اینگده خوشحال شد.منم خوچحال شدم که جفتک ننداختم.

گفت دستت درد نکنه نبات.(علی در مواقعی که احساساتی میشه بهم میگه نبات.شما جدی نگیرین.)

حالا من... خواهش......بوس......خواهش..........(هی وسط تعارفاتم وقفه می افتاد.)

کیفشو باز کرد گفت ببین برات چی خریدم.واااااااااااااااااااااااااای.

دوست جونا برام کرم و پنکک l'oreal  خریده بود.  علی جونم دستت درد نکنه.cher mon mari merci beaucoup.

آره دیگه دوست جونا من خودمم اون شب فهمیدم آدم باید خوش اخلاق باشه همیشه.

اضافات:   میشه یه آدم خوب طرز تهیه میرزا قاسمی برام بفرسته؟

نظرات 6 + ارسال نظر
سارا شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:24 ب.ظ http://sogande-eshgh.blogsky.com

سلام سارا جون .......

خوبی ؟؟

منم یه سارای دیگه هستم البته از ایران و شهر یزد .......

اومدم وارد کاربریم بشم که اسم وبلاگ تو رو دیدم و از اونجا که اسمش سارا بود و همه سارا ها هم باحال و ناز هستن منم معطل نکردم و پریدم اینجا ببینم چه خبره

هر دو تا دردسرت رو هم خوندم ....... خیلی جذاب و دوست داشتنی نوشتی .....

منم فرا رسیدن سال جدید رو بهت تبریک میگم .......

امیدوارم سال خوبی رو شروع کنی البته در کنار علی آقا .........

منم دستور میرزا قاسمی رو ندارم میرم میپرسم واست میزارم .......

خوشحال شدم عزیزم .......

موفق باشی ......... آپ کردی خبرم کن ........

.
.
.

چشم چشم دو ابرو نگاه من به هر سو چرا نیستی پیش من نگاه خیس تو کو؟
گوش گوش دو تا گوش یه دست باز یه آغوش بیا بگیر قلبمو یادم تو را فراموش
دست دست دو تا پا یاد تو مونده اینجا یادت میاد می گفتی بی تو نمیرم هیچ جا؟
چوب چوب یه گردن جایی نری تو بی من دق می کنم می میرم اگر دور بشی از من
من من یه عاشق همون لیلی سابق





merci sara jppn,kheili khoshhal shodam.maloome ke hame sara ha ba halan.

آریانا یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:00 ق.ظ http://aaryanaa.blogsky.com

بابا کدبانوووووووووووووووووووووووووو :دی

ولی خدائیش تصمیم درستی گرفتی.آفرین ؛ بووووووووووووووووووووووووس

می گم این پنکک و کرم پودر که برات خریدند خوبه ؟ یعنی اگه بخوایم بخریم پیشنهاد می کنی؟

merci lotf dari.are in marke khoobiye.man emruz estefade kardam kheili khoob bood.

آریانا یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:19 ق.ظ http://aaryanaa.blogsky.com

سارا جان در مورد طرز پخت میرزا قاسمی به این وبلاگا سری بزن شاید موفق بشی:

http://chefnooshin.blogfa.com/
aftab.ir
www.m-narjes.org

آریانا یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:00 ق.ظ http://aaryanaa.blogsky.com

اینم من برات پیدا کردم:

میرزا قاسمی

مواد لازم برای شش نفر ¤

1 کیلو
بادمجان

1 یا 2 بوته
سیر

4 عدد
تخم مرغ

نیم کیلو
گوجه فرنگی

مقداری
نمک و فلفل

به میزان لازم
روغن


¤ طرز تهیه:

ابتدا بادمجانها را روی گاز یا داخل فر کباب کنید. سپس پوست بکنید و با گوشت کوب آن ها را بکوبید تا له شود.

سیر را در روغن تفت دهید تا طلایی شود. تخم مرغ ها را در آن بشکنید و گوجه فرنگی خرد شده را در آن بریزید، کمی که پخت نمک و فلفل بزنید و بادمجان را اضافه کنید. سپس بر روی حرارت بسیار کم بگذارید یک ربع بماند. میرزا قاسمی آماده است.

یه کوچولو و آقاییش یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:31 ب.ظ http://yekocholoo.blogsky.com

سلام...غذاییی که پختی به چه اسمی میشه؟من میرزا قاسمی بلد نیستم اما دستورش رو از مامانم میگیرم برات میفرستم

salam,hanooz bara ekhtera'am esm nazashtam.

لاور یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:32 ب.ظ

salam sara khanoom , khoobi? che enshaye ghashangi dari va che tarze bayane shivayi , age mishe bishtar enevis ke boshtar lezzat bebarim, zamnan ba in ashpaziyi ke shoma dari mirza ghasemi ro har joor salah midoni beazi khoshmaze mishe.
قربان شما

دست شما درد نکنه قربان!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد